مجموعه اس ام اس خنده دار جوک سرکاری سری 9: این مجموعه شامل 20 پیامک جدید می باشد. که در سایت فارسی موبایل.کام در اختیار شما قرار گرفته است.
ادامه مطلب...مجید p30
مجموعه اس ام اس خنده دار جوک سرکاری سری 9: این مجموعه شامل 20 پیامک جدید می باشد. که در سایت فارسی موبایل.کام در اختیار شما قرار گرفته است.
ادامه مطلب...همواره::::
همواره تنهاییم
تنها در این زندان
تنها در این محبس
این خانه ی ویران
همواره تنهاییم
تنها در این خانه
تنها در این وهم
میراث کاشانه
همواره تنهاییم
تنها در این تردید
جایی که دیو شب
پروانه را دزدید
همواره تنهاییم
در جمع یاران هم
در یک کویر خشک
در زیر باران هم
همواره تنهاییم
وقتی که می آییم
وقتی که دستان را
بر سنگ می ساییم
همواره تنهاییم
در این نفس تنگی
در قلب یک بن بست
مدهوش دلتنگی
همواره تنهاییم
وقتی که در خوابیم
وقتی که در شب ها
همراه مهتابیم
همواره تنهاییم
اما نمی مانیم
با اینکه رمز شب ، ها را نمی دانیم
همواره تنهاییم
تنها تر از مهتاب
تنهاتر از رویا
تنها تر از یک خواب
همواره تنهاییم
تنهاتر از خورشید
همچون ستون های
یک تخت جمشید
همواره تنهاییم
همچون خدای خویش
تنها تر از تنها
همچون شب درویش
همواره تنهاییم
وقتی که در خاکیم
وقتی گرفتار
دستان ناپاکیم
همواره تنهاییم
چون پروانه شب
یک جا نمی پاییم
زیرا که در ابهام
دنبال معناییم ...
تنهایی::::::
تنهایی را دوست دارم زیرا بی وفا نیست ...
تنهایی را دوست دارم زیرا عشق دروغی در آن نیست ...
تنهایی را دوست دارم زیرا تجربه کردم ...
تنهایی را دوست دارم زیرا خداوند هم تنهاست ...
تنهایی را دوست دارم زیرا....
در کلبه تنهایی هایم در انتظار خواهم گریست و انتظار کشیدنم را پنهان خواهم کرد...
به انتظار نشسته ایم::::::
وقتی او آمد درهای قلبم را به رویش گشودم
و همچون کودکی بی ریا و به دور از تزویر با آغوشی باز پذیرایش شدم
غریبه ای را که فرسنگ ها از من دور بود.
او قدم به دنیایم گذاشت اما با سنگدلی شاخه های درخت زندگی ام را شکست
بی آنکه حتی از نگاه مهربان باغبان شرم کند.
پروردگار مهربانم از آسمان نیلگونش نظاره گر بی وفایی هایش بود
و صدای شکسته شدن شاخه هایم را می شنید.
اما من و باغبان با محبتم حتی آفتاب و آب چشمه را به روی نا مهربانی هایش
نبستیم.
به این امید که هم رنگمان شود.
اما او از جنس ما نبود.
او همچون گردباد وزید
شاخه هایم را شکست و شکوفه هایم را پراکند.
به امید آنکه از ما فراتر رود.اما...
مثل همه طوفانها مثل همه گردبادهای تلخ آمد.
تلخی کرد و رفت.
زمستان بود و من صدای قدم هایش را به روی برگهای خشک
که دورتر و دورتر می شد شنیدم.
او رفت.حالا من و همه نهال ها و بوته ها به امید بهاری دیگر
مثل بهاران سال گذشته بار دیگر به امید شکفتن دوباره
به انتظار نشسته ایم...
اما نه با او...
...
طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ |